سینمای نو > سرویس سینما    

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی " سینمای نو " و به نقل از روابط عمومی سازمان سینمایی حوزه هنری؛ دومین نشست«گفتمان فرهنگی انقلاب» با عنوان «جشنواره فیلم فجر؛ فرصت‌ها و تهدیدها» به بررسی کارنامه سی‌وشش دوره برگزاری جشنواره فیلم فجر با حضور: محمدرضا شرف‌الدین تهیه کننده و مدیر سینمایی، حمید بهمنی کارگردان، علی رویین‌تن کارگردان، سید رضا اورنگ کارشناس، ایزد مهرآفرین فعال رسانه برگزار شد. محمدمهدی عسگرپور و همایون اسعدیان از دیگر میهمانان برنامه بودند که به رغم هماهنگی قبلی در این نشست حضور پیدا نکردند.

در آغاز مراسم؛ یزدان عشیری مدیر روابط عمومی و محافل سازمان سینمایی حوزه هنری گفت: سلسله نشست‌های تحلیلی «گفتمان فرهنگی انقلاب» به منظور تبیین ضرورت‌ها، نیازهای فرهنگی و چالش‌های پیش رو طراحی شده و در هر جلسه به بررسی موضوعات مهم فرهنگی و سینمایی می‌پردازد.

به گفته وی، جشنواره فیلم فجر همه ساله برگزار می‌شود و با فرارسیدن آن همه در هیاهوها و فضای فیلم‌ها غوطه ور می‌شویم و کمتر به آسیب شناسی و تحلیل ظرفیت‌ها و فرصت‌ها و حتی، آسیب‌های آن به صورت کارشناسی می‌پردازیم. از این رو، امیدواریم این سری نشست‌ها به آسیب شناسی، رشد و بالندگی جشنواره فجر کمک نماید.

در ادامه مراسم حمید بهمنی کارگردان سینما، در خصوص عملکرد جشنواره فیلم فجر گفت: جشنواره فجر ٣٦ سال قدمت دارد و برای آسیب شناسی این رویداد كمی دیر شده است چرا كه سال‌ها از این فاجعه بزرگی در عرصه فرهنگ كشور می‌گذرد و در شرایطی كه توده آن به سرطانی در فرهنگ تبدیل شده ما تازه به فكر درمان آن افتاده ایم. بنده معتقدم جشنواره فیلم فجر در ادوار اولیه براساس شرایط خاص جامعه و به شكل هیئتی برگزار شده است و این روند همچنان ادامه دارد و هیچ وقت در افق دیدگاه‌های خودمان فكر نمی كردیم كه بعد از ٣٦ سال سابقه برگزاری، به دنبال احیای آرمان‌های گذشته آن باشیم.

وی افزود: روند اجرایی هیئتی جشنواره موجب شده كه امروز این رویداد بزرگ فرهنگی هیچ شأن و منزلتی برای انقلاب اسلامی ما ندارد. این در حالی است كه با رصد سینمای كشور‌هایی نظیر آمریكا، به ضریب بالای توجه و اهمیت به سینمای استراتژیك شان و نیز، توجه به دستاوردهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سینما پی می‌بریم چرا که از ارزش‌های خود حمایت كرده و آن را به دنیا تكثیر می كنند. ولی این روند در ایران برعكس بوده و توجهی به دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران در جشنواره فیلم فجر نمی شود. ما اگر در بخش سخت افزاری و نرم افزاری جشنواره دقت بیشتری داشته باشیم و بعد مناسبی را برای آن پیدا كنیم همه آسیب‌ها و فرصت‌های آن مشخص می شود.

این کارگردان سینما خاطرنشان کرد: ما از جشنواره فجر آسیب‌های زیادی دیده ایم و در حالی که دستاوردهای انقلاب ما جریان خاصی را دنبال می كند اما در سینمای ایران به معنای واقعی این ارزش ها نرسیده ایم. یه عنوان مثال می‌توان به فیلم‌های زیادی اشاره کرد که در سطح جهان مطرح شده و اتفاقا هم جوایز مختلفی گرفته است ولی بیش از ٧٥ تا ٨٠ درصد آنها در راستای تفكر جمهوری اسلامی نبوده است و من هنوز نمی دانم چرا این اتفاق می افتد؟

وی ادامه داد: شناخت معایب سینمای ایران از سال ٧٦ در جشنواره‌های خارجی شروع شد كه هر فیلمسازی را تشویق و وادار به ساخت فیلم برای حضور در جشنواره‌های خارجی كرده بود. استناد این قضیه سال ها خدمتم در بخش سینمای خانگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ‌است. در این سال ها فیلم‌های زیادی را دیدم كه بدون پروانه ساخت تولید شده و عوامل آن بر تصویب قانونی آن اصرار می كردند تا با مهر جمهوری اسلامی این فیلم‌ها را به خارج از كشور منتقل كنند در حالی كه مملكت ما برای این نگاه‌های سیاه نما به ایران هیچ قاعده ای قایل نیست.

بهمنی ضمن تاکید بر نقد به جامعه و نشان دادن مشکلات کشور در فیلم‌ها عنوان کرد: انتقاد به جامعه سازندگی را در بردارد اما نقد یك سینماگر زمانی قابل قبول است كه خوبی‌های جامعه را هم ببیند و به مخاطب امید را منتقل كند. برای نمونه می توانم به فیلم‌های مجیدی اشاره كنم كه فارغ از القای نا امیدی، مشكلات را به نحو خوبی منتقل می كند. بستر اصلی تولید فیلم‌هایی كه برازنده كشور ما نیست توسط جشنواره فیلم فجر ایجاد شده است چرا كه در این جشنواره اكثر جوایز به این فیلم‌ها اعطا می‌شود و شرایط تبلیغ را در شبكه‌های مختلف تلویزیونی فراهم كرده است اما فیلم‌هایی كه در حوزه دفاع مقدس و آرمان‌های انقلاب ساخته می شود در پایین ترین سطح جشنواره قرار گرفته و عملا این نوع نگاه در فیلمسازی را سركوب كرده است.

وی تغییر مدیران سینما و شخم آن‌ها را به نفع سینما دانسته و تنها راهكار اصلاح این مسئله می‌داند چرا که مدیران تا زمانی كه درد انقلاب اسلامی را نداشته باشند و صرفا مدیریت را به منظور کسب جایگاه و درآمد قبول می‌کنند این بحران وجود دارد. بنابراین مدیری كه دغدغه فرهنگی و سینمایی نداشته باشد نمی تواند در جایگاه تصمیم گیری فرهنگی در سطح كلان قرار گیرد.

کارگردان فیلم سینمایی"گام‌های شیدایی" گفت: در این ٣٦ سال از برگزاری جشنواره فیلم فجر، فرصت‌های زیادی را از دست داده ایم كه اگر به درستی پرداخته بودیم سینمای ما همچون خورشید تابان می درخشید. گذشت زمانی که سینمای ایران به اسم سینمای پاك مطرح بود.امروز هیچ اثری از آن نگاه خوب به سینمای ما نیست و آنقدر آلوده به سیاه نمایی شده است كه از وجودش خجالت می كشیم.

وی افزود: یكی از كسانی كه فیلم‌های متعددی بر علیه ایران ساخته است و به حضور در جشنواره‌های خارجی می بالد، در کمال ناباوری بر جایگاه داوری سی و هفتمین دوره از جشنواره فیلم فجر نشسته است. این چه پازلی است كه در كنار هم چیده شده است؟ نگاه غلط به سینمای ما بالاخص فجر این انتخاب‌ها نشات می‌گیرد من بر این عقیده ام که مدیران اهل دلسوزی می توانند با احیای دستاوردهای روی زمین مانده این شرایط را اصلاح كنند.

بهمنی صرف بودجه‌های حوزه سینما در زمینه انقلاب اسلامی را کم می‌داند و ادامه داد: چه توقعی داریم كه فیلمسازان به دنبال آرمان‌های انقلاب باشند وقتی كه فیلم‌های فاجعه آور ساخته می شود و در كشورهای دیگر به عنوان سنبل فرهنگ ایران معرفی می شوند. ما آسیب شناسی خوبی در حوزه سینما نداشته ایم و از صدقه سر دولت فعلی به جشنواره فجر راهمان هم نمی دهند و آنقدر كه ماجرا شور شده است كه امثال ما در جشنواره جایی ندارد و فرصتی به ما داده نمی شود تا زمانی كه آب‌ها سرریز شود.

افسوس میخورم كه به لطف خدا به راحتی فیلم می سازیم ولی هیچ چیزی از موقعیت و اجازه نظام در این حیطه نمی دانیم. ما سینماگران مخالفان نظام را نمی بینیم و راحت از حضورشان در جشنواره به عنوان داور استقبال می كنیم ولی علاقه مندان به نظام در ساخت فیلم با سختی روبرو هستند و مسئولان سینمایی با لفظ"فعلا خفه شو" آنها را به بعد موكول می كنند. من هم به اندازه سال های فعالیتم در سینما حرف دارم ولی همیشه سركوب شدم و اجازه نمی دهند اتفاقات خوب در سینما جاری شود.

وی خاطرنشان کرد: برای رسیدن به سینمای ملی چاره ای جز برگشت به آرمان‌ها و ارزش‌های دفاع مقدس نداریم. من معتقدم جشنواره فیلم فجر در شرایط امروز می تواند آرمانگرا باشد در حالی که غرب خشم، تناقض و غیره را به سینما تزریق می كند،آرمان‌های ما مهربانی، محبت و دوستی را به همراه دارد می‌تواند فضای امروز سینما را بهبود بخشد. بنابراین سینمای فجر می تواند به تابلوی جدیدی از سینمای دنیا تبدیل شود و از ظرفیت آن برای تبدیل به سرمشقی برای دیگر كشورها استفاده شود.بنابراین رفع مشكلات جشنواره فیلم فجر منوط به بهره مندی از سیاست‌های سینمایی موجود در کشور بوده و مدیران سینمایی را فارغ از محدودیت‌های زمانی، به دردمندی برای انقلاب کشاند چرا که سینمای فجر تنها جشنواره ملی و بومی و برگرفته از ظرفیت‌های انقلاب اسلامی است. حیف است که از این شرایط غافل باشیم. این در حالی است که ما فیلمسازان خوب را نادیده گرفته‌ایم و سطح سینمای جهان را بالاتر از خود دیده‌ایم.

علی رویین تن کارگردان سینما در ادامه این نشست ، آسیب شناسی جشنواره فیلم فجر را اقدام سنجیده حوزه هنری دانست و گفت: من كارشناس انقلاب نیستم و ترجیح می دهم به جای آن از سینما حرف بزنم. ولی به عنوان یك شهروند از نظام جمهوری اسلامی تنها این را می دانم كه میدانی داریم كه اسمش انقلاب است امروز ارمان‌های انقلاب کمرنگ شده است. و هیچ ردی از آن جریان بزرگ و جدید در فرهنگ و هنر این مملكت نیست. ولی وقتی كه امام خمینی (ره) رهبر این انقلاب شد گفت ما با سینما مخالف نیستیم ما با فحشا مخالفیم. من با قاطعیت می‌گویم كه امروز ما با سینما مخالفیم ولی با فحشا مخالف نیستیم سینمای ایران بوی فحشا می‌دهد و اثر از بوی انقلاب در آن نیست و ترجیح داده‌ایم انقلاب همان میدان چراغانی شده بماند.

وی افزود: اندیشه و آرمان‌های انقلاب مال آدم‌های بزرگ است. انقلاب ما حماسه ای است كه شبیه هیچ انقلاب دیگری در جهان نیست كه دین و تشیع را به همراه دارد چه بسا كه دینداری و شرعیت مداری كار هر كسی نیست.در حال حاضر این آرمان‌ها و انسان‌ها را به دلایلی خودخواهانه كنار می گذارند و تاثیرات آن را در فرهنگ به وضوح می بینیم. مگر در بافت سیاسی انقلابگری هست كه توقع داریم در سینما باشد؟

این کارگردان سینما خاطر نشان کرد:.قرار بر این بوده است كه دستاورد یكسال سینمای ایران و دگرگونی فیلمسازان جوانان در جشنواره فجر جمع و بررسی شود و فرهنگ یكسال آینده كشور را تعیین كند.

جشنواره فجر چندسال اخیر عصاره كه هیچ،تمامیت هم كه اصلا، یك ذره از ثمره سالیانه ایران نیست. ٢٠ فیلم نمایش داده می شود ولی جولان و میان داری سینما در طول سال را فیلم‌های دیگر دارند كه هیچ ربطی به جشنواره فیلم فجر ندارند.درود بر شرف كسانی كه گفتند ما در جشنواره شركت نمی كنیم.

وی جشنواره فیلم فجر را ثمره سلیقه فرنگی معرفی کرد و اظهار داشت:سودا، پول تكنولوژی و در آمد سینمای ایران از جشنواره و فیلم‌های فجر نیست یعنی ١٠روز انقلاب یك فیلم نشان می دهیم مابقی ایام فیلم‌هایی دیگر پخش می شود.آسیب بزرگ چندسال فیلم‌های مردمی جشنواره فجر هیچ تطبیقی با فیلم‌های آرای مردمی ندارد. جشنواره از زمانی كه برای خوشایند و خوش رقصی خارجیان كار می كند دیگر جشنواره ما نیست بلكه سلیقه آن‌ها را عملی می كنیم.آدم‌هایی در این جشنواره راجع به انقلاب فیلم می سازند كه خیلی حرفه ای به این انقلاب نگاهی سینماگرایانه نه آرمان گرایانه دارند.

رویین تن اذعان داشت: نباید در فیلم‌ها به نحوی به انقلاب می پردازیم كه منجر به آسیب می شوند ولی خارجی‌ها از بزرگان انقلاب تشرع زدایی می كنند. من به ترامپ تبریك میگویم. ما نیاز به تحریم نداریم ما خودمان هستیم که تمام باورهای دینی مان را خراب كرده ایم، ما همه خوابیم.

وی یادآور شد: سلیقه جشنواره فجر را فیلمسازان تعیین نمی كنند بلكه كسانی دیگری در این امر دست دارند و هیچ عمدی در آن نیست. برخلاف نظر بهمنی همه كسانی كه در ادوار مختلف داوری كرده اند آدم‌های ناپاكی نیستند اما كسانی كه سلیقه می سازند بسیار بزرگ و باهوش هستند كه ما نمی فهمیم. ما در هیچ جایی اساسنامه ای برای جشنواره نداریم كه در آن به صراحت حضور و فعالیت فیلمسازان ضد انقلابی را منع كرده باشد. اتفاقا ما از نمایش فیلم‌های مخالفمان هم استقبال می كنیم. بدبختی ما این است كه فیلم‌های خودمان را هم نمی سازیم.

کارگردان فیلم " دلشکسته " ادامه داد: خائن كسی است كه حرف و عملش با هم متفاوت باشد. من احساس می كنم هنرمندان و مسئولان فرهنگی مملكت ما خائن نیستند بلكه شریف هستند چون حرف و عملشان با هم متفاوت است. چرا كه همه به خاطر قدرت كار می كنند. در حالی که مدیری همانند سیف الله داد پای حرفش ایستاد وگفت فیلمی كه مخالف آرمان ما است تا زمانی كه من زنده هستم اجازه پخش به این فیلم‌ها نمی‌دهم.

وی ادامه داد: فیلمسازی در ایران داریم كه وارد دهكده جهانی شده باشد و با ساخت فیلم خود به او احترام بگذارند؟جشنواره فجر به منش هنرمندانه و سینماگری سینماگرهایش برپا مانده است و پرداختن به موضوع انقلابی تاثیری در موفقیت آن نداشته است.

رضا اورنگ، کارشناس سینما یکی دیگر از میهمانان این نشست تحلیلی بوده است که جشنواره فیلم فجر را این چنین ارزیابی کرد: ما اهل گفتمان نیستیم و این یك ایراد بزرگ است چرا که در حوزه سینما هركسی حرف خودش را می زند. جشنواره فیلم فجر جایگاهی برای پخش فیلم است و هر نوع فیلمی اعم از انقلابی، اجتماعی و جنگ و طنز و غیره را در خود جای داده است. بنده مخالف نظر آقای بهمنی هستم كه جشنواره فجر را منوط به اكران فیلم‌های انقلابی می داند و باید بگویم که فجر، جشنی همگانی است. باید یادآوری کنم که مدیران چپ و راست براساس سلایق خود عمل می كنند. انجمن دفاع مقدس چقدر از كارگردانان این ژانر حمایت كرده است؟

وی افزود: ما در سینمای دهه ٦٠ موفق به دیدن فیلم‌های خارجی شده‌ایم كه جایگاه آن در جشنواره فیلم فجر فراهم شده است. ما فیلمسازان غیرانقلابی را با پیروزی انقلاب كنار گذاشته ایم در حالی كه این استادان با تجربه می توانستند با نگاهی جدید به آموزش حرفه ای جوانان،در این زمینه فعالیت کنند.

این کارشناس سینما، مشکلات جشنواره فیلم فجر را خودمحوری و نگاه سلیقه ای مدیران معرفی کرد و ادامه داد: جداسازی بخش ملی و بین الملل جشنواره همانند نصف كردن پیكره یك انسان است. در كجای دنیا دیده اید كه سینمای حرفه ای خود را نصف كنند؟ حتی، در جشنواره‌های محلی روستاها هم این چنین جداسازی اتفاق نیافتاده است. این در حالی است که قبل از انقلاب ٧٠ درصد فیلم‌ها خارجی و ٣٠ درصد مابقی ایرانی بوده. در سینمای ایران نوع نگاه و بیان ما مهم تلقی می شود. عملكرد ما اشتباه است كه فیلمی در خصوص انقلاب نداریم. هنر لطافت می خواهد ولی این کافی نیست.سینمای ما قانون ندارد و سیاست زده شده است. وقتی قانون وجود داشته باشد نوع مدیریت افراد و ذائقه آنها تفاوتی پیدا نمی كند و مسیر مشخصی برای آن وجود دارد.

وی خاطر نشان کرد: متاسفانه سینمای ما درگیر ادا شده است و در حالی که احترام به مخاطب شاه کلید موفقیت سینما محسوب می‌شود، هرگز به آن اهمیت نمی‌دهیم. ما باید سیستم و قانون مردمی داشته باشیم و مردم را در این انتخاب شریک کنیم. به عنوان مثال فیلم‌های‌هالیوود ابتدا در شهر‌های کوچک اکران می‌شود و بعد از اعمال انتقاد‌ها در شهرهای بزرگ اکران نهایی صورت می‌گیرد.

محمدرضا شرف الدین تهیه کننده و مدیر سینما در ادامه این برنامه گفت: در جداسازی بخش ملی و بین الملل باید سیاست‌های آینده را در نظر گرفت و با توجه به اهداف تعریف شده این مسیر را ادامه داد. به نظر من مدیران مربوطه با جداسازی این دو بخش جشنواره فیلم فجر قصد داشته اند تا بخش بین المللی را تقویت كرده و به طور كل بخش ملی را به فراموشی بسپارند. ما جشن‌های فجر داریم و جشنواره ای سینمایی با این عنوان نداریم و فیلمسازانی را می پذیرند كه فیلم‌های خود را با معیار و طرز فكر غرب ساخته باشند. سیاست‌های جشنواره نیز سندی برای اثبات این قضیه است که همه سیاست‌های خارجی ما در ارتباط با غرب، در سیاست فرهنگی ما نیز نفوذ كرده است. امیدوارم این حرف من تا ٥ سال دیگر یادتان باشد و فرآیند آن را در سینما ببینید.

وی افزود: خیلی از اتفاقات در كشور ما آغازی دارد كه قرار بر تاكید آن نبوده است. ورود غیرمنتظره برخی سیاست گذاری‌های دیكته شده غرب به ما، بسیاری از سیاست گذاری‌های ما را تحت الشعاع قرار داده است و مدیران مربوطه آن را به راحتی پذیرفته اند. ما امروز از آینده سینمایی كشورمان خبر نداریم. هیچ نگاهی از انقلاب مظلوم ما در سینمای امروز وجود ندارد و معتقد هستم كه ما باید به دنبال باز خوانی آرمان‌های انقلاب در فجر باشیم و بررسی كنیم.

این مدیر سینما عنوان کرد: ما به سینمای بین الملل و ارتباط با دنیا نیاز داریم ولی ساختار مناسب و صحیحی در این زمینه نداریم. ابزار ارتباطی جامعه امروز سینما است كه باید موضوعی برای ارائه به آنها داشته باشیم اما معرفی امثال فیلم "هزارپا" به عنوان فرهنگ ایران اقدامی وحشتناک است که ناشی از عدم وجود سیاستگذاری و بی هدفی دبیران جشنواره در این زمینه است.

وی در خصوص انصراف و بی میلی برخی فیلمسازان نسبت به شرکت در جشنواره فیلم فجر اظهار داشت: علت انصراف و تغییر سلیقه فیلمسازان نسبت به انصراف از حضور در جشنواره نیاز به تحقیق و پژوهش دارد و سوال من هم هست و وظیفه دبیرخانه دائمی جشنواره است كه به این سوال پاسخ دهد. جشنواره فیلم فجر مهمترین ابزار تبلیغاتی دهه فجر است كه آسیب‌هایی نیز خواهد داشت. اگر چیزی برای ارائه نداریم چرا باید جشنواره برگزار كنیم؟ حتی، اگر یك فیلم خوب داریم به خاطر همین یك فیلم باید جشنواره برگزار شود. در سینمایی كه نماد فرهنگ ما است باید به جای الزام در برگزاری جشنواره، به فكر كیفیت فیلم‌ها باشیم.

شرف الدین ادامه داد: در همه جشنواره‌ها، فیلم متاثر از فضای سیاسی است كه در هر دوره بنابر نظرات دولت و مدیران دچار تغییر شده است. سینمای ما در چهار سال تغییر هر دولتی دچار سیاست‌های جدیدی می شود و سیاست دولت وقت ما در گفتمان بین المللی دچار وادادگی است كه نتیجه اش هم سینمای امروز است. ما در مسائل مختلف كشور دچار وادادگی غربی شده ایم و ریشه آن هم به سینما و جشنواره فیلم فجر رسیده است. در حالی "سینمای بد" معنا پیدا كرده و آسیب‌های سنگین اجتماعی را به دنبال داشته است که در سریال "شاه بز" بد حجابی در سینما نهادینه کرده و با الگو قرار دادن بازیگران آرام آرام فضای خانواده و جامعه را تسخیر كرده است. رسانه‌های بیگانه نیز بخش دیگری از اشاعه بی فرهنگی در كشور ما است. سینما توانمندی زیادی دارد اما مهمترین معضل آن بی سوادی است. سرانه مطالعه در سینما بسیار پایین است. متاسفانه فیلم‌های ما به كپی برداری از غرب رسیده و چیزی به نام فرهنگ ملی و اسلامی ایرانی در فیلم‌ها رو به فراموشی است. در حال که جشنواره ملی با آثار ملی شكل می گیرد، من هنوز نمی‌دانم در سبد ارائه فرهنگ ما فیلم‌هایی نظیر" هزار پا " چه سهمی دارد؟

ایزد مهر آفرین، فعال رسانه نیز یكی از آفت‌های كشور ما را نبود گزاره و مستند از هر اتفاقی دانست و اذعان داشت: ما در بیان اظهارات سند و مدركی از عقبه تاریخی اتفاقات نداریم سینما هم از این قضیه مستثنی نیست و نسبت دادن سیاه نمایی مطلق بدون اسناد و مدارك به سینما اصلا قابل قبول نیست. هر اظهار نظری در این حوزه نیاز به سندیت دارد.

وی افزود: جشنواره فیلم فجر صرفا نباید به فیلم‌های انقلابی بپردازد و حتی اظهارنظر در خصوص تغییر اسم جشنواره كاملا نادرست است. جشنواره در ادوار گذشته تا این حد سیاست زده نبوده و از سال ٨٨ در عملكرد خود تحت تاثیر تغییرات سیاسی قرار گرفته است."هزار پا" محصول مشكلات جامعه است و نمی توان آن را نقض كرد اما تاکید می‌کنم فیلمسازان باید گزاره درستی را به مخاطب ارائه دهند.

این فعال رسانه خاطر نشان کرد: جشنواره فیلم دفاع مقدس و مقاومت به مختص به فیلم انقلابی است و كسی هم اعتراضی ندارد اما توقع صرفا فیلم انقلابی در جشنواره فجر اشتباه است. شاخصه ای برای ساخت فیلم‌ها و انتخاب آن در جشنواره فجر وجود ندارد. در شرایطی كه آیین نامه ای برای این جشنواره وجود ندارد، نمی توان به انتخاب فیلم‌ها، مدیران و حتی داوران انتقاد كرد.

مهرآفرین تاکید کرد: ما در سینما باید انگاره‌های مستند و پژوهش شده داشته باشیم چرا که کلی گویی و حرف‌های غیراصولی راه به جایی نمی‌برد. طی سال‌های اخیر شاهد اعمال سلیقه مدیران مربوطه در این جشنواره بوده‌ایم که بدون تحقیق و پژوهش به مرحله اجرا رسیده است و منجلابی از مشکلات را ساخته است. در این میان باید مردم را در این معیار‌ها در نظر گرفت.

من معتقدم ارائه دستورالعمل و قوانین مشکلات جشنواره فیلم فجر را برطرف خواهد کرد و سلایق شخصی مدیران و کادر اجرایی را از این پروسه حذف می‌کند. نمونه‌ای از نبود آیین نامه در اکران فیلم‌های این دوره از جشنواره منجر به بی عدالتی در اختصاص سانس‌های اول به فیلم‌های کوتاه و مستند شده است.

اگر آیین نامه، قانون و پژوهش یه سینمای ایران اضافه شود به مرور به جشنواره‌ای قدرتمند و با هویت شده است.

شایان ذکر است سلسله نشست‌های گفتمان فرهنگی انقلاب در ادامه با حضور سینماگران و مدیران سینمایی به موضوع جشنواره فیلم فجر؛ فرصت‌ها و تهدیدها» خواهد پرداخت.