جمعه ١٠ فروردين ١٤٠٣

آخرین اخبار :



  چاپ        ارسال به دوست

در نشست مسئولان مرکز گسترش با مستندسازان بررسی شد ؛

موافقان و مخالفان حضور فیلم مستند در جشنواره فجر

سینمای نو > سرویس فیلم های کوتاه و مستند     

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی " سینمای نو " و به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ، در این نشست که با حضور سیدمحمدمهدی طباطبایی‌نژاد (مدیرعامل مرکز)، مرتضی رزاق‌کریمی (قائم‌مقام و معاون مستند)، محمد تهامی‌نژاد ، فرهاد ورهرام ، مهرداد اسکویی ، رامین حیدری‌فاروقی ، سعید رشتیان، حامد شکیبانیا، محسن استادعلی، معین کریم‌الدینی، آرش اسحاقی، سام کلانتری، مهدی باقری، حسام اسلامی، رضا فرهمند، محمدرضا فرزاد، مریم سپهری، آزاده موسوی و شهنام صفاجو (مدیر روابط عمومی) برگزار شد، برخی مستندسازان به عدم حضور قطعی فیلم‌های مستند در جشنواره فجر اعتقاد داشتند و جمعی دیگر بر حفظ شیوه‌ فعلی با رعایت آیین‌نامه‌ جشنواره به معنای انتخاب 11 فیلم مستند، حضور دو فیلم مستند در بخش سودای سیمرغ، انتخاب یک مستندساز در جمع اعضای هیات داوران جشنواره و البته اهدای یک سیمرغ به یکی از 11 اثر مستند منتخب تاکید کردند.

در ابتدای این جلسه سیدمحمدمهدی طباطبایی‌نژاد با اشاره به پیشینه‌ حضور فیلم‌های مستند در جشنواره فیلم فجر گفت: دلیل تاخیر در برگزاری این جلسه این بود که ما به دنبال تعامل با دوستان در سازمان سینمایی بودیم. اتفاقی که در تجلی اراده ملی افتاد حاصل بخشی از این تعاملات بود. امیدواریم با گفتگو در این جلسه به راهکاری دست یابیم و فرصتی را برای گفتگوی جدی‌تر با همکاران‌مان در سازمان سینمایی، با موضوع حضور فیلم‌های مستند در جشنواره فجر یا عدم حضور و البته چگونگی آن داشته باشیم.

وی ادامه داد: از سال‌ها پیش این ماجرا که جشنواره فجر فیلم مستند را نشان بدهد یا خیر، مورد گفتگو بوده است. در دوره‌ای فیلم مستند از فجر حذف شد؛ برخی سال‌ها آثار مستند امکان دریافت سیمرغ بدون نمایش در جشنواره را داشتند؛ در دوره‌هایی هم بصورت غم‌انگیز در حالی که فیلم‌های سینمایی در سالن اصلی فجر نمایش داشتند، فیلم‌های مستند در سالن‌های کوچک طبقات پایین برج میلاد به شکلی فقیرانه و با مخاطبان حداقلی نمایش داده می‌شدند.

طباطبایی‌نژاد با بیان این که این مدل نمایش مورد رضایت مستندسازان نبود، تصریح کرد: در ادامه بنا بر این شد که فیلم مستند از سالن‌های جنبی به سالن اصلی بیاید، اما سانس ساعت 12 ظهر را به این فیلم‌ها اختصاص دادند و ما در رقابتی نابرابر با فیلم‌های داستانی از نظر جلب مخاطب قرار گرفتیم. جلسات متعددی گذاشتیم که این شکل درست نیست. دو ساعت سانس را تغییر داده و آن را به ساعت 14 منتقل کردند، اما در همان دوره جشنواره از ساعت 14 شروع می‌شد و ما با این برنامه‌ریزی هم مخالفت کردیم. درخواست ما این بود که فیلم مستند در یک سانس میانه و بهتر نمایش داده شود و دوستان در نهایت یک شرط برای ما گذاشتند.

وی درباره این شرط توضیح داد: آن‌ها گفتند باید فیلم‌های مستند تابع قوانین جشنواره باشند و برای نخستین بار در این فستیوال نمایش داده شوند. به این شکل فیلم‌ها اجازه نمایش افتتاحیه در جشنواره سینماحقیقت که پیش از فجر برگزار می‌شود را نداشتند و این به معنای نابودی سینماحقیقت بود و ما حاضر به پذیرش این شرط نشدیم؛ چون معمولا فیلم‌هایی که مخاطب جدی دارند و در جشنواره سینماحقیقت برای نخستین بار نمایش داده می‌شوند، همان آثار بلند متقاضی حضور در فجر هستند و با پذیرش این شرط، فیلم‌ها پس از نمایش‌های پی در پی در فجر و جشنواره‌های دیگر ایرانی و خارجی و حتی اکران در گروه هنر و تجربه، به سینماحقیقت می‌رسیدند.

طباطبایی‌نژاد با اشاره به اتفاقات دوره‌ اخیر جشنواره فجر هم توضیح داد: دوستان در جلسه‌ای گفتند که باید تصمیمی جدید برای مستند بگیریم؛ آنها گفتند که نظر ما حذف مستند از فجر و یا گذاشتن شرط پریمیر برای این آثار است و باید از میان این دو، یکی را انتخاب کنید! در ادامه مستندسازان با دبیر جشنواره جلسه‌ای گذاشتند و تاکید کردند که بحث حذف به هیچ وجه مورد نظر ما نیست. بعد از ما خواستند پیشنهادی جدید بدهیم. در نهایت بنا بر این شد که حداقل دو فیلم به سودای سیمرغ راه یابند و یک داور از سینمای مستند یا فردی که با سینمای مستند آشنا است و در سینمای داستانی فعال، مانند رخشان بنی‌اعتماد یا خسرو سینایی یا محمدرضا اصلانی عضو هیات داوران جشنواره باشند؛ اما در نهایت دو اتفاق ناخوشایند رخ داد. ابتدا این که دوستان به تعهد خود عمل نکردند و داوری که بنا بود از جامعه مستندسازان در جمع داوران باشد، انتخاب نشد. نکته دیگر این که داورانی چون رسول صدرعاملی اعلام کردند آثار مستند را داوری نکرده‌اند و تصمیم پیرامون آن را به دبیر سپرده‌اند.

وی ادامه داد: البته این حضور فیلم مستند در بخش سودای سیمرغ دوره سی و ششم فجر محاسنی هم داشت، از جمله این که «بانو قدس ایران» و «زنانی با گوشواره‌های باروتی» بیش از 60 اکران داشتند و این تعداد نمایش اتفاقی بزرگ برای سینمای مستند محسوب می‌شد. در جدول رضایت مردمی هم ما در میانه جدول قرار گرفتند که پیام مثبتی برای جامعه سینمای کشور دارد.

مدیرعامل مرکز گسترش تاکید کرد: من معتقدم جشنواره فیلم فجر، جشنواره سینمای اکران ایران است و هر فیلمی که امکان اکران داشته باشد، باید در این جشنواره امکان حضور داشته باشد. حضور مستند در جشنواره فجر اعتباری به این رویداد می‌دهد و البته فجر برای مستندسازان ایجاد انگیزه می‌کند. حال ما باید به تصمیمی در این باره برسیم و من به عنوان نماینده شما، در سازمان سینمایی و شورای سیاستگذاری پیرامون شیوه‌ حضور مستند در فجر گفتگو کنم.

در ادامه این جلسه مستندسازان که نیمی از آن‌ها مخالف با حضور مستند در جشنواره فیلم فجر به این شکل بودند و نیمی دیگر استدلال‌هایی برای این شیوه حضور و اصرار بر تداوم آن داشتند، به بیان دلایل خود پرداختند.

حامد شکیبانیا به عنوان نخستین مستندسازی که در این جلسه به اظهارنظر پرداخت، معتقد بود که باید یکی از مسئولان سی و ششمین جشنواره فیلم فجر پیرامون این نوع عملکرد درباره مستند توضیح دهد. وی گفت: معتقدم جشنواره سینماحقیقت تبدیل به جشنواره‌ای معتبر شده و تنها به این دلیل که فجر باید سینمای مستند را بخشی از خود بداند ، حضور آثار مستند در این جشنواره باید ادامه یابد. شیوه حضور چندان مهم نیست بلکه تداوم و دیده شدن آثار مستند اهمیت دارد.

محسن استادعلی هم با بیان این که تعداد مخاطبان سینمای مستند مشخص است، گفت: ما نباید با پذیرش حضور مستند به این شکل در جشنواره شأن خود را زیر سوال می‌بردیم. سال 92 حدود 22 مستند در فجر حضور داشتند و پنج سیمرغ به این حوزه اختصاص یافت، اما در سال 96 دو فیلم راهی سودای سیمرغ می‌شوند و هیچ سیمرغی هم به مستند داده نمی‌شود. ما باید سیمرغ بخش مستند را در فجر احیا کنیم.

در ادامه حسام اسلامی با اشاره به تولیدات سینمای مستند گفت: حدود هشتاد فیلم بلند مستند در سال ساخته می‌شوند. ممکن است شرط اکران افتتاحیه در فجر برای دو سال نگران‌کننده باشد، اما در نهایت مستندسازان پی خواهند برد که فیلمشان برای سینماحقیقت مناسب‌تر است و یا جشنواره فیلم فجر.

محمدرضا فرزاد هم که در این جلسه حضور داشت، پیرامون این بحث توضیح داد: تمام این اتفاقات در چند سال اخیر حاصل دلسوزی شما یا حساسیت مستندسازان بوده تا حضور نمادینی را در جشنواره حفظ کنید. مخاطب جشنواره مخاطبی موسمی است و نمی‌تواند مخاطب اصلی این آثار باشد. به همین دلیل من خیلی روی جشنواره فجر حساب نمی‌کنم. جشنواره‌های جهانی با پذیرش فیلم مستند اعتبار بیشتری می‌یابند و این فستیوال‌ها هیچ‌گاه برای حضور فیلم‌ها چانه‌زنی نمی‌کنند. شما خود را نماینده مستندسازان در جلسات دیدید و از سر دلسوزی درباره این حضور بحث کردید، در حالی که ظرفیت مخاطب مشخص و ایجاد فرهنگ تماشای مستند زمان‌بر است. این گفتگوها هم تنها راه حل‌های مقطعی است، در حالی که در عمل بودجه و مخاطب ما اندک هستند. من به شخصه روی جشنواره فیلم فجر حساب نمی‌کنم و معتقدم نیازی به رایزنی نیست. فجر می‌تواند مستند را بپذیرد یا خیر.

مهدی باقری نیز با بیان این که موافق بخش مستقل مستند در فجر است، اظهار کرد: نباید از داورانی که آموزش فیلم مستند ندیده‌اند توقع داشت فرق میان مستند و داستانی را بدانند و آن را داوری کنند. باید در زمینه مستند سینمایی فرهنگ‌سازی کنیم. موضوع مخاطب عام برای سینمای مستند غلط است و در همه جای دنیا میزان تماشاگر سینمای مستند چندان بالا نیست. باید فکری به حال نمایش فیلم مستند کرد. هنوز زود است که فیلم‌های ما راهی بخش سودای سیمرغ شوند و بهتر است همان بخش مجزای مستند را به همراه سالن‌هایی برای اکران مردمی فیلم مستند در فجر داشته باشیم.

در ادامه این جلسه آرش اسحاقی درباره جشنواره فیلم فجر گفت: این جشنواره متعلق به فیلم‌هایی داستانی است که با تنها چاشنی چیبس و پفک می‌توان آن‌ها را تحمل کرد. حضور سینمای مستند در جشنواره فجر تحقیر سینمای مستند است. این جلسات بیشتر به گدایی برای سیمرغ مستند ختم می‌شود، در حالی که اگر سیمرغ هم اعطا می‌شد، اعتباری به سینمای مستند اعطا نمی‌کرد.

اسحاقی در ادامه گفت: امیدوارم این شرط پریمیر در آیین‌نامه سینماحقیقت قرار داده شود، چون اعتبار این جشنواره بسیار بالاست و شناسنامه مستند سینمای ایران است. هر گاه مردم کتابخوان شدند، تماشاگر مستند هم خواهند شد.

مریم سپهری هم در این جلسه اظهار کرد: از دید من باید به همین شکل جلو برویم و با قدرتی که سزاوارش هستیم در جشنواره فیلم فجر حضور داشته باشیم. هر چند دریافت سیمرغ درد مستندسازان ما نیست و باید در جهت فرهنگ‌سازی و اعتبار‌بخشی بیشتر به جشنواره سینماحقیقت گام برداریم. این جشنواره باید قانون نمایش اول داشته باشد و در این صورت من مستندساز این جشنواره را به فجر ترجیح می‌دهم. به نظر من باید تمام چانه‌زنی‌ها به افزایش فرهنگ تماشای مستند اختصاص یابد.

در ادامه رضا فرهمند با بیان این که فیلمش در دوره اخیر جشنواره فیلم فجر قربانی شده است، تصریح کرد: با وجود این موضوع من بارها گفته‌ام که جشنواره فجر امسال حرکت رو به جلویی داشته است. باید خودمان را در فضای جدی سینمای حرفه‌ای ببینیم. ما نمی‌توانیم به این بهانه که تعداد مخاطبانمان اندک است، به تولید مستندی که مخاطب مردمی داشته باشد فکر نکنیم. به هر صورت مهم‌ترین اتفاقی که در طی این سال‌ها رخ داده، حضور مستند در سودای سیمرغ است. من معتقدم باید در بخش سودای سیمرغ حضور داشته باشیم، حتی به این قیمت که سال‌های مدیدی سیمرغ نگیریم.

رامین حیدری‌فاروقی رئیس هیات مدیره انجمن تهیه‌کنندگان سینمای مستند که در جلسه مسئولان جشنواره فجر با مستندسازان هم حضور داشته، درباره شروطی که در این جلسه مطرح شده بود توضیح داد: در آن زمان دیگر مساله پریمیر مطرح نبود چون این بحث سال قبل‌تر عنوان شده بود. بحث تازه این بود که از آن جایی که سازمان سینمایی این جشنواره را برگزار می‌کند و ردیف بودجه یکی است، حضور مستند در فجر منتفی خواهد بود. ما برای حفظ این بخش توضیح دادیم که جشن فجر، جشن ملی سینمای ایران است و شما حق ندارید بخش مستند را از سینما جدا کنید.

وی در تکمیل صحبت‌های خود افزود: سینمای مستند برای تبدیل شدن به یک حرفه باید بازارهای مختلفی را تجربه کند. بازارهای سنتی ما مانند تلویزیون در حال از دست دادن ظرفیت‌های خود هستند و باید بازارهای جایگزین برای این حوزه پیدا کرد تا عادت فرهنگی برای تماشای مستند ایجاد شود. اکران سینمایی یکی از این بازارهای جایگزین است. ما به دفعات تاکید کردیم که مستند گلخانه‌ای نیست و در دنیا سلبریتی دارد و جایزه می‌گیرد. مسوولان جشنواره فجر در جلسات از ما ساز و کار خواستند و در نهایت به دو گزینه انتخابی رسیدیم.

حیدری‌فاروقی تاکید کرد: باید در فرآیندی 3 تا 5 ساله از شرایط حضور مستند در سودای سیمرغ بهره برد و منت امسال را بر مدیران سینمایی گذاشت تا فرصت تبلیغ مستند را فراهم کنند. اگر بخواهیم از سازمان یا ارگانی جذب سرمایه کنیم، این استدلال را می‌آوریم که فیلم مستند طی دو سال اخیر به سودای سیمرغ راه یافته است. این یک بازار نیازموده است و ما نباید این فرصت را از خود دریغ کنیم. مستندسازان باید برای این چند سال نقشه بکشند تا بتوانیم در این بازار تازه موفق باشیم.

در ادامه‌ این جلسه سام کلانتری با اشاره به صحبت‌های ابراهیم داروغه‌زاده در نشست خبری جشنواره فیلم فجر گفت: باید ببینیم در دنیا چه می‌گذرد؟ در اکثر فستیوال‌‎های جهان به سینما به چشم یک مجموعه نگاه می‌کنند. یک روز مستند جایزه می‌گیرد و روز دیگر سینمای داستانی. زمانی که دبیر جشنواره گفتند که امسال 22 فیلم داستانی به همراه دو مستند و یک انیمیشن به رقابت می‌پردازند، فهمیدم ایشان نکته را درست متوجه نشدند! در دنیای امروز نمی‌توان میان مستند و داستانی مرزی قائل شد. اگر دبیر می‌گفت قرار است 25 فیلم با هم رقابت کنند، می‌توانستیم چند سال این روند را ادامه دهیم تا شاید مستندی سیمرغ بگیرد. زمانی که دبیر مفهوم کار را به خوبی متوجه نشده، طراحی اشتباهی خواهد داشت و آن را به داوران اشتباه منتقل می‌کند و حاصل آن جشنواره امسال خواهد شد.

وی تصریح کرد: در واقع باید فیلم مستند در سودای سیمرغ باقی بماند، اما نه با این تفکر که گونه‌ای جدا از سینما است.

فرهاد ورهرام هم با بیان این که موافق حضور فیلم مستند در فجر نیست، بیان کرد: من یک بار بعنوان داور در جشنواره فجر حضور داشتم و آن هم به دلیل حضور فیلم «جایی برای زیستن» محسن استادعلی بود. به نظر من این اثر مهم‌ترین فیلم 5 سال اخیر سینمای مستند ایران است که در همان سال که من داور بودم پس از دو بار رأی‌گیری جایزه گرفت. از دید من حضور فیلم‌های مستند در سودای سیمرغ مانند مسابقه خرگوش و لاک‌پشت است. اجازه دهید جشنواره فیلم فجر هر تصمیمی می‌خواهد بگیرد و ما تمرکز خود را بر جشنواره سینماحقیقت بگذاریم، چون اعتبار سینمای مستند است.

معین کریم‌الدینی هم این پرسش را مطرح کرد که اگر امسال سینمای مستند صاحب یک سیمرغ فجر می‌شد، چه اتفاقی رخ می‌داد؟ طباطبایی‌نژاد در پاسخ گفت: در سال 93 «ایستاده در غبار» که یک مستند بازسازی است، موفق به دریافت سیمرغ شد و نزدیک سه میلیارد تومان در گیشه فروش داشت. امسال به دلیل حضور دو مستند «زنانی با گوشواره های باروتی» و «بانو قدس ایران» در سودای سیمرغ تا به حال ده‌ها درخواست اکران در دانشگاه‌ها و مجامع فرهنگی هنری داشته‌ایم. ضمن این که چند هزار نفر هم برای تماشای این دو اثر مستند در جشنواره فجر بلیت خریدند. این درحالی‌ست که برای مثال از مستند «در جستجوی فریده» که یکی از پرمخاطب‌ترین آثار سینماحقیقت بود، چنین استقبالی به لحاظ درخواست نمایش خصوصی نشد.

کریم‌الدینی پس از پاسخ طباطبایی‌نژاد گفت: با نگاهی دقیق‌تر به سال 92 تا 94 متوجه اصراری بی‌دلیل برای حضور یازده مستند در فجر می‌شویم که در نهایت برآیند این فیلم‌ها خوب نبود و مخاطب آن را پس می‌زد. سالی هم مانند امسال فیلم‌ها را کاهش دادند، در حالی که مخاطب مستند بسیار است. به نظر من فیلم‌ها باید در سالن اصلی فجر اکران داشته باشند و هیات انتخابی بهترین فیلم‌ها را بدون اصرار بر تعداد آنها انتخاب کنند. به این معنا که بخش مجزای مستند را در فجر داشته باشیم و اگر هیات انتخاب به نتیجه رسیدند که فیلمی می‌تواند با آثار داستانی و در بخش‌های مختلف فنی رقابت کند، آن را به سودای سیمرغ وارد کنند.

سپس محمد تهامی‌نژاد رئیس هیات مدیره انجمن صنفی کارگری کارگردانان سینمای مستند با بیان این که جشنواره‌ها باید فضایی آرامش‌بخش برای مستندسازان ایجاد کنند و اقتصاد این حوزه را رونق بخشند، اظهار کرد: در دوره گذشته جشنواره، به دلیل اشتباه شورای سیاست‌گذاری و عدم پایمردی هیات داوران نسبت به سیاست‌ها، این اتفاق رخ نداد و ما در نامه‌ای که به وزیر ارشاد نوشتیم، خواستار پاسخ‌گویی مسئولان جشنواره در این زمینه شدیم. پذیرش ادامه این روند، پذیرش شرایط بدتری در سال‌های آینده است. من سه دوره در هیات داوری جشنواره فیلم فجر حضور داشتم و نمی‌دانم امسال چه اتفاقی رخ می‌دهد که هیات داوری از عدم توانایی در داوری آثار مستند حرف می‌زنند. اگر نمی‌توانند داوری کنند همان ابتدا اعلام می کردند.

وی ادامه داد: مستند امری سینمایی است و می‌تواند با آثار دیگر رقابت کند. شاید جشنواره فیلم فجر بتواند بهترین جایزه خود را به فیلمی مستند بدهد، اما این کار نیازمند به یک پایمردی دارد. ما از طریق انجمن مستندسازان اعلام کرده‌ایم که امیدواریم جشنواره فیلم فجر به شکل گذشته بخش مستقل مستند را بازگرداند و بخش سودای سیمرغ هم همچنان برای رقابت آثار منتخب مستند وجود داشته باشد.

سعید رشتیان هم با ابراز خرسندی از این که بحث مخاطب در جلسه مطرح است، گفت: بیشتر «دیده شدن» حوزه متفاوتی است و موقعیتی که مستندسازان در آن قرار دارند موقعیتی بی‌سابقه در ایران است. دوستان به خاطر دارند که چگونه از تلویزیون کنار گذاشته شدیم و نگاه سینما به مستند به عنوان حوزه فرهیخته‌ای بود که فیلمسازان در آن تجربه می‌کنند تا فیلم سینمایی کار کنند. تلاش‌های بسیاری شد که مستندسازان وارد خانه سینما شوند و صنف داشته باشند. در واقع زنجیره‌ای از تلاش صورت گرفت که این سینما در جایگاه واقعی خود قرار گیرد. ما از سینمای مستندی حرف می‌زنیم که در آن مخاطب بسیار اهمیت دارد. سینمای مستند را با ظرفیت‌هایی که دارد، نباید محدود کرد. معنی این رقابت ایجاد ظرفیت برای گونه‌های دیگر مستند است. ورود مستندها به سودای سیمرغ، از سه سال قبل مطرح شده بود و برای اجرای آن تلاش‌های بسیاری شد. باید حالا به فکر رفع نواقص باشیم نه حذف مستند از سودای سیمرغ جشنواره فیلم فجر.

سپس مهرداد اسکویی در این زمینه اظهار کرد: سینماحقیقت که تا این اندازه در جهان مطرح است و در دنیا ما را با این جشنواره می‌شناسند، چگونه باید به جایگاه درخورش دست یابد؟ ما باید این امکان در جشنواره فیلم فجر را نگاه داریم، به این شکل که آن هم می‌تواند در کنار حقیقت وجود داشته باشد؛ اما بحث این جاست که چرا جشنواره سینماحقیقت شرط اولین اکران فیلم را ندارد؟ جشنواره‌ای با این تعداد مخاطب چرا باید در تلاش برای راضی کردن تمام افراد باشد؟

وی تاکید کرد: ما منتقد سینمای مستند نداریم و این افراد را تربیت نکرده‌ایم. هر فیلمی که در جای دیگر نمایش یافته نباید به جشنواره سینماحقیقت راه یابد، چون این جشنواره ویترین مستندسازان است و آن‌ها باید اثر خود را برای نمایش در فستیوال حقیقت نگاه دارند.

اسکویی ادامه داد: ما باید بازار را از آن خود کنیم، اما وقتی دبیر جشنواره دیگرسازی می‌کند، افراد دیگر را بیگانه می‌کند. چرا ما تشکل واحدی برای حمایت از چند اثر مستند برتر سال نداریم؟ وقتی خودمان فیلم‌مان را مطرح نمی‌کنیم نباید از سینمای اکران انتظار داشته باشیم. پشتیبانی از فیلمساز فارغ از هرگونه تفکر الزامی است، در حالی که از دو فیلمی که امسال به جشنواره فجر راه یافتند، هیچ‌گونه حمایت صنفی و دولتی نشد. در جامعه مستندسازی، ما از پشت نیش به سر خود می‌زنیم و نتوانستیم یک تشکل واحد برای پشتیبانی از سینمای مستند کشور به وجود آوریم.

آزاده موسوی هم ضمن موافقت با نظر معین کریم‌الدینی پیرامون حفظ جشنواره فیلم فجر گفت: امسال در بخش بازار فیلم برلین شرکت کردم و برای نخستین بار سالنی به عنوان "داک‌سالن" ایجاد شده بود که ویژه فیلم مستند بود و بسیاری از پخش‌کننده‌ها و مسئولان جشنواره‌ها و شبکه‌]ای تلویزیونی در آن شرکت داشتند. بحث اصلی من موضوع پخش است، چون در این حوزه ضعیف هستیم و بازار فجر فرصت خوبی برای فیلم مستند است. ما باید بخش مستند را در جشنواره فجر نگاه داریم و اگر هیات انتخاب مستندی را پسندیدند، امکان راه‌یابی آن به سودای سیمرغ را فراهم آورند. البته ما هنوز داورهایی در سینمای داستانی نداریم که با سینمای مستند آشنا باشند و باید یک مستندساز در ترکیب هیات داوری حضور داشته باشد.

مرتضی رزاق‌کریمی هم با تاکید بر این عدم حمایت جامعه مستندسازان از دو مستند «زنانی با گوشواره‌های باروتی» و «بانو قدس ایران» گفت: دو فیلم حاضر در فجر مورد حمله‌های بدی قرار گرفتند و تخریب‌هایی از سوی جامعه مستندسازی صورت گرفت که باورپذیر نیست. اگر فیلم ما انتخاب نمی‌شود به معنای لابی‌گری نیست و باید این فرهنگ در میان جامعه مستند ایجاد شود.

وی افزود: من در فجر 34 و 35 مسئولیت داشتم و فجر را از نزدیک تجربه کرده بودم. به خوبی آگاهم که در دوره‌ای که ما یازده فیلم در بخش مستند داشتیم، چه آسیب‌هایی دیدیم و چه فرصت‌هایی وجود داشت. این دو دوره جزء دوره‌های خوب برای سینمای مستند محسوب می‌شد، اما من در همان زمان شاهد تحقیرهایی از سوی مخاطبان بودم؛ از جمله این که در برج میلاد سیگار کشیدن را به تماشای فیلم مستند ترجیح می‌دادند! من تلاش کردم با تهیه بلیت تک‌سانس برای مستندها فرصت حضور میهمانان ویژه مستندسازان را فراهم کنم.

معاون مستند مرکز گسترش با بیان این که تجربه حضور آثار مستند در فجر و در بخشی مجزا تجربه‌ای موفق نبود، تصریح کرد: تضادی میان حرف‌های برخی دوستان در این جا وجود دارد و سوال اینجاست که به هر حال ما مخاطب می‌خواهیم یا خیر؟ از یک سو درباره‌ی معیشت مستندسازان حرف می‌زنیم و از تولیدات اندک می‌گوییم؛ از سوی دیگر مخالف مخاطب انبوه هستیم و از مخاطب خاص مستند حرف می‌زنیم. ما هنوز بلاتکلیف هستیم و بسیاری از اوقات فراموش می‌کنیم که می‌خواهیم فیلم مستند درآمدزا باشد.

وی در ادامه عنوان کرد: امسال در میان 25 فیلم بخش سودای سیمرغ، آثار مستند توانستند رتبه پانزدهم جدول رضایت مخاطب را به خود اختصاص دهند و این نکته مهمی است. سینماگران نگران ورود مستند به سودای سیمرغ بودند، چون از سهم حضور آن‌ها کاسته می‌شد.

رزاق‌کریمی در ادامه گفت: من همچنان معتقدم ارزش حضور مستند در سودای سیمرغ بیش از حفظ بخش مجزای مستند در فجر است. باید تلاش کنیم سیمرغ مستند هم داشته باشیم، اما اتفاق مهم‌تر که به فرهنگ‌سازی منجر خواهد شد، حضور مستند در سودای سیمرغ است. معتقدم باید با بلندنظری بیشتری به این عرصه بنگریم.

در پایان این نشست، مقرر شد تا ضمن برگزاری جلسات مشورتی دیگر، برآیند نظر جامعه مستندسازان توسط مدیرعامل «مرکز» به سازمان سینمایی و شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم فجر ارائه شود.



١٥:٣٠ - دوشنبه ٢١ اسفند ١٣٩٦    /    شماره : ٦٨٠٣٧    /    تعداد نمایش : ٥١٠







سینمای ایران در گذر تاریخ



فیلم و صدا

سایر رسانه ها

تبلیغات

برگزیده ها

دارای مجوز شماره 89.25738

از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی


پیوندها

سینمای نو را دنبال کنید

کلیه حقوق این سایت برای سینمای نو محفوظ و استفاده از مطالب آن با ذکر کامل نام منبع مجاز است