سینمای نو > سرویس فیلم های کوتاه و مستند
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی " سینمای نو " و به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ، در ابتدای این برنامه که سعید قطبیزاده به عنوان منتقد مهمان در آن حضور داشت، محسن علیدادی در پاسخ به پرسش ناصر صفاریان (مجری برنامه و مسئول جلسههای نمایش فیلم مرکز) درباره نحوه آشنایی با خانواده محور این فیلم و جلب اعتماد آنها برای تصویربرداری و ساخت فیلم گفت: «زمانی که این سوژه را پیدا کردم، نزدیک به سه سال بود که درگیر ساخت فیلم درباره موضوع اعتیاد بودم و در این مسیر، به دلیل نزدیک شدن به برخی کلیشهها، کار روی سوژههای مختلفی را رها کردم. تا این که در جستوجوهایم با این خانواده و مشکلاتشان آشنا شدم و تصمیم گرفتم درباره آنها فیلم بسازم.»
علیدادی که در «ده برادر» به معضل اعتیاد در بین بخش عمدهای از افراد یک خانواده پرداخته گفت: «برای انجام این کار سعی کردم با یکی از برادرها که شخصیت محوری فیلم نیز هست دوست شوم و بعد از شش هفت ماه رفت و آمد، موضوع ساخت فیلم را مطرح کردم که به صورت طبیعی ابتدا با مخالفت مواجه شد. در نهایت به آنها گفتم تمام تلاشام این است که فیلم شرافتمندانهای بسازم و کاری کنم که به حیثیت خانواده شما هیچ لطمهای وارد نشود.»
وی گفت: «تصویربرداری این فیلم حدود هفت ماه طول کشید که ماههای ابتدایی آن بیشتر برای جلب اعتماد و ایجاد فضایی برای کمک به ایجاد حس راحتی میان آنها و دوربین تصویربرداری بود.»
علیدادی افزود: «یکی از تمهیداتم برای جلب رضایت این خانواده این بود که به صورت کتبی به آنها تضمین دادم تا زمانی که نسبت به نسخه نهایی فیلم رضایت نداشته باشند، حتی یک فریم از تصویرشان را در جایی به نمایش نگذارم.»
علیدادی که در تولید «ده برادر» جدا از کارگردانی، تصویربرداری، صدابرداری و تدوین این فیلم را نیز برعهده داشته، در پاسخ به پرسش ناصر صفاریان درباره نحوه ایجاد ارتباط با اعضای این خانواده گفت: «این نکته یک موضوع کاملاً شخصی بود که در مورد هر کدام از افراد این خانواده فرق میکرد. در حقیقت برای برقراری ارتباط با هرکدام از آنها یک شیوه و روش مجزا داشتم که شاید قابل توضیح دادن نباشد. به عنوان مثال وقتی برای نخستینبار به منزل آنها رفته بودم مجبور شدم در استکانی که چند لحظه قبل یک سیگار در آن خاموش شده بود چای بنوشم و روی بالش کثیفی لم بدهم که در حالت عادی محال بود به آن تکیه بدهم!»
وی سپس درباره واکنشهای نمایش فیلم خود از تلویزیون گفت: «خوشبختانه پخش این فیلم باعث شد نگاه بهشدت منفی اغلب مردمی که همسایه این خانواده بودند نسبت به آنها تغییر کند، اما واقعیت این است که این تغییر نگاه باعث تغییر چشمگیری در کمک به مداوای اعتیاد برادرهای درگیر این بیماری نشد و در حال حاضر وضعیت آنها چندان مشخص نیست.» او «اعلام آمادگی برخی خیرین برای کمک به این افراد» را بخشی از واکنشهای جنبی نمایش این فیلم از شبکه مستند سیما دانست.
بخش بعدی به صحبتهای منتقد مهمان برنامه اختصاص داشت. سعید قطبیزاده در این بخش با اشاره به جذابیتهای فیلم مورد بحث گفت: «اولینبار زمانی که در حاشیه جشنواره فیلم سلامت، «ده برادر» را دیدم توجهم به آن جلب شد و زمانی که این مستند جذاب و تماشایی موفق شد جایزه بهترین فیلم این جشنواره را به خود اختصاص دهد خوشحال شدم که داورها نیز در این زمینه با من همعقیده بودهاند.»
وی گفت: «وقتی «ده برادر» را دیدم اسم سازندهاش را بارها در ذهنم تکرار کردم تا یادم نرود اما فیلم او هرگز از ذهنم پاک نشد. مستندی که با وجود ضعفهایی که دارد، به جرات میتوان گفت بهترین مستندی است که در طول یک سال گذشته دیدهام.»
قطبیزاده سپس «ساخت این فیلم توسط آدمهای پرتلاش و آنهم در شرایط غمانگیز مالی و فنی» را «امیدوارکننده» توصیف کرد و افزود: «خوشبختانه نتیجه این تلاش، فیلمی است که در بسیاری از لحظات آن، جدا از تعهد و حس آرمانخواهانهای که در رفتار و گفتار سازندهاش به چشم میخورَد، میتوان خلوص را دید؛ عنصری که متاسفانه در سینمای مستند ما بهندرت یافتشدنی است.»
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: «در طول سالهای گذشته کمتر مستندی را دیدهام که در آن به این شکل معصومانه و غریزی، شخصیتپردازی انجام شده و در طول مدت زمان فیلم توانسته باشد به تمام شخصیتهای فیلم بپردازد. شخصیتهایی که اگر تماشاگر آنها را نشناسد، نمیتواند نسبت به آنها احساس همذاتپنداری داشته باشد.»
قطبیزاده سپس با اشاره به تفکیک و چینش شخصیتهای «ده برادر» به عنوان یکی از مهمترین ویژگیهای این فیلم گفت: «یکی دیگر از ویژگیهای این فیلم، ایجاد تعلیق و انتظار در بخشهایی از آن، خصوصاً بخشهایی است که ورود یک شخصیت تازه به بروز اطلاعات غافلگیرکنندهای درباره او منجر میشود.»
وی گفت: «اولینبار که این فیلم را دیدم بهخاطر شخصیت مجتبی (برادری که زندگی خود را وقف رسیدگی به وضعیت سایر برادران خود کرده) گریه کردم و شک ندارم که تا آخر عمر هربار در برابر مشکلات زندگی صبر و تحملام را از دست بدهم، یکی از تصویرهایی که به ذهنم بیاید، تصویر مجتبی خواهد بود. شخصیتی که اندازه صبوری او بیش از مفهوم انسانیت در ذهن امثال من است.»
قطبیزاده گفت: «مایه دلگرمی و انبساط خاطر است که در جامعه ما چنین آدمهایی حضور دارند. آدمهایی که ما آنها را نمیبینیم اما خوشبختانه سینمای مستند آنها و حضورشان را به ما یادآوری میکند.»
وی همچنین رضا را یکی دیگر از جذابترین شخصیتهای این فیلم توصیف کرد و افزود: «در لحظه مدارای این شخصیت با فیلمساز، صمیمیتی وجود دارد که مهمتر از اراده اوست. آشتی و مهر جذابی که لحظه تحقق این فیلم مستند بوده است.»
قطبیزاده گفت: «در لحظه مورد بحث، کارگردان خسته از حضور به عنوان یک ناظر صرف، تحمل خود را از دست میدهد و شروع به صحبت کردن با یکی از سوژههای فیلم خود میکند. به غیر از این صحنه، تقریباً در هیچکدام از بخشهای «ده برادر» دخالت مستقیم فیلمساز دیده نمیشود و این، بخشی است که شاید بتوان گفت از دست او در رفته است! بخشی که باید پذیرفت محسن علیدادی در هنگام ضبط آن، دیگر فیلمساز نیست و آدمی است که نمیتواند به آنچه که در مقابل دوربین او اتفاق میافتد بیتوجه باشد.»
وی افزود: «در بسیاری موارد دیده شده برخورداری از اطلاعات و احاطه کامل فیلمساز بر موضوع که اغلب به خطکشی در زمینه مباحث فرمی و روایی منجر میشود، نتایج چندان خوبی در بر نداشته اما در مورد این بخش شاید بتوان گفت کمدانشی فیلمساز در خصوص مفهوم روایت در سینمای مستند به کار او آمده و سبب شده مستند در مفهوم واقعی و اصیل خود شکل بگیرد. لحظهای که مستند و مستندساز، هر دو یک حرف را میزنند.»
محسن علیدادی در پاسخ به این نکته گفت: «زمانی که مشغول تصویربرداری این فیلم بودم یک نفر به من گفت: «به جای این که از آنها فیلم بگیری، برایشان کاری انجام بده» و من که خود را برادر یازدهم این خانواده میدانستم، مترصد لحظهای بودم که دستکم برای یکی از آنها بتوانم کاری انجام دهم.»
وی گفت: «در لحظه مورد نظر و البته در سراسر فیلم به صورت دلی کار کردم. طوری که بعضی وقتها پشت دوربین احساساتی میشدم و گریه میکردم. شاید باورکردنی نباشد اما در هنگام تولید و آمادهسازی این فیلم یک دوره افسردگی طولانیمدت را تجربه کردم که البته این احساس هنوز و هر زمان که این فیلم در جایی به نمایش گذاشته میشود، در من زنده میشود.»
علیدادی سپس درباره وضعیت فعلی شخصیتهای این فیلم گفت: «چندی پیش مجتبی تصمیم گرفت برای تامین هزینه ترک اعتیاد برادران خود وام بگیرد و با تسلیم آنها به ماموران نیروی انتظامی، این تصمیم خود را عملی کرد. در حال حاضر او دستکم تا یکسال آینده مشغول رسیدگی به وضعیت برادرهاست که باید در کمپ بمانند و اعتیاد خود را ترک کنند.»
در بخش دیگری از این جلسه نقد و بررسی، منتقد مهمان برنامه «شکلگرفتن چنین سوژهای در مقابل چشم فیلمساز» را «حاصل خوششانسی سازنده فیلم» دانست و افزود: «کارگردان، واقعیتی را به تصویر آورده که احتمالاً مهیبتر و هولناکتر از چیزی است که در فیلم به ثبت رسیده، اما او به سهم خود این واقعیت را در قالب فیلم تکاندهنده «ده برادر» عرضه کرده است.»
وی سپس با اشاره به یکی از نماهای این فیلم که در آن، دوربین تصویربرداری در انتهای راهرو قرار دارد و تصویر، شامل چشماندازی شبیه یک زندان است گفت: «در این نما ایده از زندانی به زندانی دیگر رفتن که جزو لایههای درونی فیلم «ده برادر» به حساب میآید به خوبی به نمایش گذاشته شده و متاسفانه این زندانی است که برادر فداکار (مجتبی) با قلب پر از شفقت خود در آن گرفتار شده است. زندانی که سایر برادرها آن را به وجود آوردهاند و متاسفانه با ندانمکارهایهایشان فرصت ازدواج و ایجاد خانواده را از او گرفتهاند.»
قطبیزاده گفت: «نمایی که او در فیلم بغض میکند و میگوید دلاش راضی نشده برادرانش را در این وضعیت تنها بگذارد، لحظهای است که تماشاگر باید خیلی جلوی خود را بگیرد تا هنگام تماشای آن گریه نکند. لحظهای که نشان میدهد مجتبی پاسوز برادران خود و در زندانی که آنها به وجود آوردهاند اسیر شده است.»
در ادامه جلسه، ناصر صفاریان فیلم «ده برادر» را جزو معدود مستندهای تولید شده در سالهای اخیر دانست که به تعبیر او برای ایجاد کشش، تعلیق و شخصیتپردازی، سراغ اضافه کردن درام نرفته است.
وی گفت: «به عبارتی دیگر میتوان گفت با فیلم مستندی روبهرو هستیم که تعلیق و شخصیتپردازی دارد اما در ساخت آن از دراماتیزه کردن وقایع اجتناب شده است.»
سعید قطبیزاده نیز ضمن تایید این نکته گفت: «در سالهای اخیر و پس از تماشای برخی مستندهای درخشان به این نتیجه رسیدهام که در این نوع فیلمها نگهداری و حفاظت از روح واقعیت ضروری است؛ وگرنه اشاره به بعضی دستکاریهای جزیی در واقعیت، بخشودنی و قابل چشمپوشی است.»
وی افزود: «هر فیلم مستند باید یک تم داشته باشد و آنچه خطاست، جعلی است که معمولاً پیرامون آن تم شکل میگیرد.»
قطبیزاده سپس «نحوه انتخاب و نزدیک شدن فیلمساز به موضوع انتخابی خود» آنهم در سوژهای که به گفته او «انباشته از داستان و شخصیتهاست» را «جسورانه» توصیف کرد و افزود: «سازندهی این فیلم در چینش شخصیتها بی آن که تلاشی برای چسباندن درام به فیلم داشته باشد، قواعد درام را در آن رعایت کرده است.»
وی ضمن اشاره به «برخی شوخطبعیهای نهفته در فیلم» که به تعبیر او «نمایشگر زندگی در یک وضعیت غمبار به حساب میآید» گفت: «فیلم «ده برادر» پر از لحظههای جذاب و سرشار از زندگی است اما متاسفانه از پایانبندی مناسبی برخوردار نیست. درست است که داستان اعتیاد، پایان ندارد و قرار نیست در پایان فیلم با معالجه همه معتادان روبهرو شویم اما در حال حاضر پایانبندی فیلم به باشکوهیِ خود آن نیست. در حقیقت، این پایانبندی در حالی رقم خورده که روایت ماجراها ادامه دارد و فیلم ناگهان به پایان میرسد.»
قطبیزاده گفت: «فیلم مورد بحث، با یک تدوین مجدد این قابلیت را دارد تا در زمینه سینمای مستند به یک شاهکار قابل اعتنا تبدیل شود. تدوینی که بتواند شخصیتها را در موقعیت معرفی کند؛ نه در حرفهایی که درباره آنها زده میشود.»
بخش پایانی این جلسه نقد و بررسی به صحبتهای محسن علیدادی، کارگردان فیلم «ده برادر» اختصاص داشت. این مستندساز با اشاره به بخشی از دشواریهای تولید فیلم خود گفت: «من برای ساخت این فیلم حدود هفت ماه زمان گذاشتم و این مدت، فقط مربوط به زمان ضبط تصویرها نبود.»
وی گفت: «من میدانستم که آخر و عاقبت این کار (اعتیاد) دستگیری و زندان خواهد بود. به همین دلیل هفت ماه منتظر ماندم تا برادری که تصوری از انتهای این راه نداشت با نتیجه عمل خود روبهرو شود. شاید اگر این مدت حتی دو سال طول میکشید، باز هم منتظر میماندم تا او چنین روزی را به چشم ببیند. روزی که شامل سرنوشت محتوم او و اینگونه بیمارهاست.»