سینمای نو> سرویس سینما
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی "سینمای نو" و به نقل از روابط عمومی نهمین جشنواره بینالمللی فیلم وارش، کارگاه «قهرمانسازی بومی در سینما» با حضور کاوه سجادیحسینی نویسنده و کارگردان سینما روز دوشنبه 9 اردیبهشت در دانشگاه آزاد اسلامی (واحد رامسر) برگزار شد.
وی در ابتدای این جلسه با تعریفی از قهرمان و محوریت کارگاه خود عنوان کرد: قهرمان بومی کسی است که تحت تاثیر جغرافیای یک شهر یا کشور قرار بگیرد. البته شهری یا روستایی بودن در اینجا مد نظر نیست. قهرمان با ورود به داستان است که برابر با تعریف واقعی از قهرمان میشود. برای مثال در فیلم «بوفالو» با قهرمانی بومی مواجه هستیم که اتفاقا این فیلم نیز در شمال کشور فیلمبرداری شده است. من در اینجا تجربه خودم را در شکلگیری قهرمانها و برخورد با فیلمنامه برایتان شرح میدهم. این که ایده چطور میتواند به بهترین شیوه نگاشته و اجرایی شود؟
وی افزود: کتاب «سفر نویسنده» نوشته کریستوفر ووگلر راهکارهایی را در این باره براساس نظریات روانکاوی یونگ و اسطورهشناسی جوزف کمبل با ترجمهای سینمایی ارائه میکند. این کتاب برای قهرمان 12 گام شرح داده است. برای مثال این که قهرمان همیشه یک شروع عادی دارد و معمولا دعوت به کاری میشود. از نمونههای ایرانی میتوان به فیلم قیصر اشاره کرد.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: همچنین در فیلم «بتمن» ورود یک استاد باعث پذیرش انجام یک کار میشود. این استاد نه به معنای پیر فرزانه بلکه کسی است که راه را نشان میدهد. حتی در مواردی میتواند یک شی باشد که شخصیت را دعوت به یک کار میکند. آشنایی با دشمنان نیز مرحله بعدی است. او آرام آرام حرکت میکند و بر مشکلات فائق میآید و در مراحل بعدی به آرامش خود برمی گردد.
وی با بیان این که روند تغییر قهرمان است که قهرمانی او را معنا میکند، توضیح داد: او باید از نقطه ای به نقطه دیگر حرکت کند. در غیر این صورت همذات پنداری با قهرمان سخت میشود. در فیلمهای مدرن این فرآیند میتواند عقب یا جلو بیفتد و بین آنها فاصله باشد اما در نهایت باید طی شود. قهرمان باید این 12 مرحله را طی کند. عشق، مهر و خلوص نیت بیشتر با افراد دارد و از مردم عادی جدا میشود. در نمایشنامههای کلاسیک او از نظر ظاهری ویژگیهای خاصی دارد و در بیانش نیز پرطمطراق صحبت میکند. البته قهرمانان زن نیز در داستانها و سینمای هالیوود بسیار هستند. در سیوهفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، فیلمی ایسلندی به نام زن مبارز دیدم که یک زن قهرمان آن بود و اختلالی در کارخانههای عظیم برای رسیدن به خواستههایش ایجاد میکرد.
سجادیحسینی ادامه داد: قهرمان میتواند با محیط پیرامون، فرد و... درگیر باشد. در دشمن مردم قهرمان با جامعه درگیر است. قهرمان کارش برملا کردن و دفاع از دیگران است. برای مثال در نمایشنامه «دشمن مردم» یک دکتر قهرمان قصه است و جلوی جنایتی را میگیرد.
وی در ادامه به دشواریهای فیلمسازی در ایران اشاره و بیان کرد: برای فیلمسازی نیز گویی باید 12 مرحله دیگر را هم طی کرد. البته این دشواری بیشتر به شرایط اقتصادی و پیچینگ کردن فیلمنامه برمی گردد. این که یک حامی برای ساخت فیلمنامهتان پیدا کنید، واقعا کار دشواری است. یک مدیر فرهنگی باید بتواند قصه شما را در مدت کوتاهی جذاب بداند و در سینمای ایران نیز این اتفاق با تغییراتی میافتد.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر این که چرا گاهی مخاطب با ضدقهرمان بیشتر از قهرمان همذاتپنداری و درباره فیلم «متری شش و نیم» نیز این موضوع صدق میکند، بیان کرد: در این فیلم بیشتر درباره جامعه صحبت میشود و هم پلیس هم انسان خطاکار نمایش داده میشوند. این فیلم درباره طمع است که به فروپاشی کاراکتر میانجامد و شاید بیشتر به واسطه نوید محمدزاده است که این همذات پنداری با ضدقهرمان به نظر میآید.
سجادیحسینی همچنین با اشاره به تعریفی از درام عنوان کرد: وقتی مخالف هم باشیم درام شکل میگیرد و درام اساسا شرحی بر دو کنش و برخورد در قصه است.
وی در ادامه به سوالات هنرجویان حاضر در این کارگاه پاسخ داد.
نهمین جشنواره بینالمللی فیلم وارش به دبیری مهدی قربانپور 9 تا 13 اردیبهشت ماه در شهرهای بابل، رامسر و ساری در حال برگزاری است.