سینمای نو > سرویس سینما
یادداشت های پراکنده ساکن قدیمی سینمای رسانه ها
روز سوم : مرزهای جدید
پژمان لشكری پور
در یادداشت روز گذشته به فراوانی و تنوع فیلم های اجتماعی در جشنواره های سال های اخیر اشاره کردم،در میان این فیلم ها قطعاً فیلم هایی که به آسیب های اجتماعی ناشی از فاصله طبقاتی،فقر فرهنگی و اقتصادی و روابط اجتماعی مخدوش شده می پردازند سهم عمده ای دارند،در یادداشت پیشین به چنبره و حصر شرایط و جبرهای موقعیت زندگی امروز و انفعال شخصیت های فیلم ها اشاره کردم،دراین مطلب به مرزهای جدیدی که در سه چهار سال گذشته و در نمایش عریان بزهکاری ها به وجود آمده می پردازم،
سینمای ایران نشان داده که بسیار موج پذیر است،موفقیت یک فیلم چه در بعد تجاری و چه به لحاظ توفیق جشنواره ای سبد تولیدات چند سال بعد خود را متأثر می سازد،موج فیلم های اکشن در دهه هفتاد،فیلم های جشنواره پسند به سبک آثار مرحوم کیارستمی و این اواخر فیلم های اجتماعی به سیاق اصغر فرهادی
پس از بروز و توفیق فیلم "ابد و یک روز" در سال ۹۴ شاهد مدل جدیدی از فیلم های مربوط به آسیب های اجتماعی بودیم که "مغزهای کوچک زنگ زده" ،"متری شش ونیم" که محصول کارگردان فیلم "ابدو یک روز" بود و امسال تا بدینجا فیلم " شنای پروانه"
در نگاه اول آنچه حایز اهمیت و چشمگیر است خوشبختانه عدم درجازدن این فیلم ها به لحاظ فرمیک است.از آنجایی كه ساخت این فیلم ها از منظر اجرایی سخت و نیازمند کارگردانی خلاقه و عوامل اجرایی حرفه ای است ،آثار برشمرده شده فوق که تقریباً در اکران عمومی نیز همه موفق بودند ، قدمی جلوتر در مقایسه با اسلاف خویش بودند و شاید محک بزرگ این نوع فیلم ها خوشبختانه ایجاب می کند که در مقایسه با سایر موج هایی که توضیح داده شد ،کمتر شاهد آثار و کپی های قلابی در سال های آینده باشیم،اما آنچه پس از این چهار سال می بایست انتظار آن را کشید ،نگاه فیلمساز در ورای آشفتگی و نمایش دهشتناک افراد حاشیه ای اجتماع و مهم تر از آن سنتز حاصل از روابط دیالکتیکی فیلم است،القای حس ناامنی اجتماعی و آنچه در این فیلم ها و یا آثاری چون " تومان" در نگاهی دیگر مستتر و قابل تأمل است،همذات پنداری با قهرمان بزهکار و به نوعی موجه جلوه دادن سیاهی های رفتاری است،مرزهای جدیدی در فیلم های اجتماعی سینمای ایران در حال شکل گیری است که از قضا مترادف و همزاد ورود نسل نو و پر انرژی و مسلط به ابزار فیلمسازی است.