جمعه ٣١ فروردين ١٤٠٣

آخرین اخبار :



  چاپ        ارسال به دوست

روزنگارهای جشنواره سی و هشتم :

روز پنجم : روز بلوا

سینمای نو > سرویس سینما

روزنگارهای جشنواره سی و هشتم:

روز پنجم : روز بلوا

مونا انوری زاده

در پنجمین روز از جشنواره سی و هشتم فیلم فجر در پردیس ملت سه فیلم بلند داستانی "مغز استخوان"،"روز بلوا" و "خوب، بد، جلف 2؛ ارتش سری" به نمایش درآمدند. نكته قابل توجه در جشنواره سی و هشتم آن است كه مخاطبان با انواع و اقسام روش های خفت گیری و آدم ربایی و زورگیری در این دوره از جشنواره آشنا می شوند كه این حجم از عصبیت و خشونت موجود در فیلم ها در واقع بازتابی از شرایط اجتماعی است كه شایسته است مدیران فرهنگی و مسئولان در حوزه های دیگر به جای تخطئه احتمالی فیلم ها و بازخواست تولیدكنندگان بابت مضمون آثارشان به جای شكستن آینه دنبال راه حل برای التیام بخشیدن به زخم های جامعه باشند.

در اولین سانس از پنجمین روز جشنواره دومین فیلم سینمایی حمیدرضا قربانی به نام "مغز استخوان" به نمایش درآمد. حمیدرضا قربانی را بیشتر تحت عنوان دستیار اصغر فرهادی می‌شناسند و به همین دلیل هم ردپای اصغر فرهادی را به خوبی در آثار او می‌توان مشاهده نمود اما در مقام كارگردان دومین فیلم این كارگردان در همه جنبه‌ها به مراتب از اثر نخست او پخته‌تر است. قربانی چه در انتخاب سوژه‌ فیلم اولش یعنی "خانه‌ای در خیابان چهل و یكم" و چه در فیلم "مغز استخوان" نشان داده كه به سوژه‌ها و موقعیت‌های بسیار خاص علاقه مند است. فیلم اول او پیرامون قتل یك برادر توسط برادری دیگر بود و چالش این خانواده و به خصوص مادری كه هم مادر قاتل بود و هم مادر مقتول.

در "مغز استخوان" هم حمیدرضا قربانی دست روی موقعیتی بسیار نادر گذاشته كه به جهت لو نرفتن قصه امكان اشاره به آن نیست اما او و فیلمنامه‌نویس اثرش علی‌ زرنگار هم در مقام اجرا و هم در مقام تولید به خوبی از پس روایت این موقعیت نادر برآمده‌اند. فیلمنامه به راحتی می‌توانست به سرنوشت فیلم سینمایی "جاندار" كه سال گذشته در جشنواره فجر حضور داشت دچار شود كه موقعیت بسیار سخت و پیچیده‌ای را انتخاب كرده ولی قادر به گره‌گشایی آن به نحو منطقی نیست اما "مغز استخوان" با درایت و هوشمندی فیلمنامه‌نویس با موفقیت این چالش را پشت سر نهاده و در نهایت به یك پایان‌بندی قانع‌كننده و البته اخلاقی می‌رسد اتفاقی كه در یك فیلم مطرح این دوره از جشنواره یعنی "شنای پروانه" نیز افتاده بود. فیلمنامه "مغز استخوان" به خوبی مراحل روایت را چه در گره‌افكنی و چه در گره‌گشایی طی می‌كند و قادر است تا مخاطب را با تمام شخصیت‌ها همراه كند و سكانس‌هایی از كنش و واكنش آنها را به تصویر بكشد كه مورد نیاز است و از گزافه‌گویی یا كم‌گویی می‌پرهیزد و تا حد امكان مخاطب را نسبت به كنش و واكنش‌ شخصیت‌ها در این موقعیت نادر و پیچیده قانع كند امری كه در فیلمنامه‌های اجتماعی از این دست متأسفانه كمیاب است و دلیل عدم اقبال مخاطب به بخشی از آثار اجتماعی سینمای ایران همین عدم توانمندی در اقناع مخاطب حین به تصویر كشیدن موقعیت های خاص و معضلات اجتماعی است. فیلم البته در همان سكانس زندان می‌توانست پایان یابد و سكانس آخر فیلم در حال حاضر كه پیامی مبتنی بر پذیرش تقدیر از سوی شخصیت اصلی را القا می‌كند در صورت لزوم به وجود، دست‌كم می‌توانست با نمایش میزانسی متفاوت و خلاقانه به مخاطب عرضه شود و در حد یك غذا دادن ساده تخفیف نیابد.

در دومین سانس از پنجمین روز جشنواره فیلم فجر فیلم سینمایی "روز بلوا" ساخته جدید بهروز شعیبی به نمایش درآمد. فیلم یك سوژه ملتهب و به‌روز جامعه را دستمایه قرار داده و از خلال داستان كاراكتر اصلی فیلمنامه یعنی عماد و حواشی و گرفتاری‌های كه برای او به وجود می‌آید به ماجرای فساد در یك مؤسسه مالی اعتباری می‌پردازد. كارگردانی بهروز شعیبی بی‌تردید برجسته‌ترین نقطه قوت فیلم محسوب می‌شود. فیلم البته در حد طرح مسئله باقی‌ می‌ماند و به لایه‌های عمیق‌تر موضوع ورود نمی‌كند و شاید بتوان گفت كه از همین نقطه ضربه می‌خورد و در نیمه دوم فیلم از كشش و جذابیت نیمه اول برخوردار نیست. آنچه در مورد "روز بلوا" اهمیت دارد ورود سازمان هنری-رسانه‌ای اوج جهت تولید فیلم‌هایی با موضوعات مرتبط با نقد اجتماعی است كه این رویكرد در نهایت می‌تواند بسیار مبارك و به نفع سینمای ایران باشد.

در سومین سانس از پنجمین روز جشنواره فیلم سینمایی "خوب،بد، جلف 2؛ ارتش سری" برای اهالی رسانه به نمایش درآمد. فیلم در ادامه سری اول خود از زوج كمدی مطرح و جذاب سینمای ایران یعنی سام درخشانی و پژمان جمشیدی بهره گرفته كه تاكنون چند فیلم سینمایی پرفروش را راهی گیشه‌ سینمای ایران نموده‌اند. زوجی كه خود پیمان قاسم‌خانی نخستین بار در سریال تلویزیونی "پژمان" خالق آن بود و در سینمای جهان وجود چنین زوج‌های مسبوق به سابقه است و از معروف‌ترین آنها می‌توان به مجموعه كمدی‌های معروف لورل و هاردی اشاره كرد كه مردم ایران به خوبی می‌شناسند.

فیلم البته علیرغم كارگردانی خوب پیمان قاسم‌خانی كه در دومین فیلم وی به وضوح پخته‌تر از فیلم قبلی اوست آنچنان كه انتظار می‌رفت مورد استقبال اهالی رسانه واقع نشد و انتظارات را برآورده نكرد. "ارتش سری" لحظات خنده‌دار خوبی دارد اما این اتفاق الزاماً به معنی كیفیت داستان نیست بخش قابل توجهی از آن به سابقه همكاری دو بازیگر اصلی فیلم یعنی زوج پژمان جمشیدی و سام درخشانی بازمی‌گردد. متن متأسفانه ویژگی چشمگیر یا قابل اعتنایی آنچنان كه از فیلمنامه نویس باسابقه و مطرحی چون پیمان قاسم‌خانی انتظار می‌رفت ارائه نمی‌دهد و با توجه به حضور در بخش مسابقه جشنواره ملی فجر در نهایت چیزی فراتر از نمونه های مشابه اكران شده عرضه نمی كند اما ناگفته نماند كه "ارتش سری" دست كم دو ساعت فراغت از تلخی بی اندازه ناشی از عمده فیلم های جشنواره فراهم می كند كه جای تقدیر دارد و به این ترتیب پنجمین روز جشنواره ملی فجر در بخش داستانی بلند در پردیس ملت به كار خود پایان داد.



١٠:١٥ - پنج شنبه ١٧ بهمن ١٣٩٨    /    شماره : ٨٣٣٣١    /    تعداد نمایش : ١٨٠







سینمای ایران در گذر تاریخ



فیلم و صدا

سایر رسانه ها

تبلیغات

برگزیده ها

دارای مجوز شماره 89.25738

از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی


پیوندها

سینمای نو را دنبال کنید

کلیه حقوق این سایت برای سینمای نو محفوظ و استفاده از مطالب آن با ذکر کامل نام منبع مجاز است