سینمای نو > سرویس سینما

روزنگارهای جشنواره سی و هشتم:

روز دهم : در ستایش عشق و سینما

مونا انوری زاده

آخرین روز جشنواره سی و هشتم در پردیس ملت از راه رسید.

هر سال اوضاعمان همین است از روز هفتم دیگر خستگی بر وجودمان مستولی شده و روزشماری می كنیم كه جشنواره تمام شود اما روز آخر كه می رسد... و امان از روز آخر... تمام نشده دلتنگی چیره می شود كه باید با جشنواره محبوب خود خداحافظی كنیم تا یكسال دیگر و چه كسی می داند كه تا سال دیگر اجل مهلتش می دهد؟

و این حكایت هر ساله ما عاشقان سینماست... ما كه بدون سینما بخشی از هویت خود را از دست می دهیم. نفس مان تنگ می شود.

در جشنواره سی و هشتم شروع روز دهم در سانس اول با فیلم "سینما شهر قصه" كیوان علی محمدی و علی اكبر حیدری این حس دلتنگی را مضاعف كرد. فیلمی در ستایش عشق و سینما... یك فیلم نوستالژیك برای عاشقان سینما كه به سینمای ایران ادای دین می كند و داستانی عاشقانه را چاشنی این مرور خاطره انگیز می سازد.

"سینما شهر قصه" را نمی توان نقد كرد. چرا كه برای مخاطب عادی سینما نیست برای مخاطب عاشق سینماست. "سینما شهرقصه" را باید مزه مزه كرد و شیرینی اش را به جان نشاند و به سینمای ایران عشق ورزید. فیلم علاوه بر حس و حال نوستالژیك اش فضای طنزآلود و شیرینی هم دارد و بابك كریمی در ایفای نقش خود خوش درخشیده است. نام فیلم هم یادآور سینما شهرقصه سابق است كه برای سینمادوستان قدیمی خاطره انگیز است و هم به ماهیت و ذات سینما كه شهرِ قصه است اشاره می كند. در نهایت تماشای فیلم جدید كیوان علی محمدی و همكار تازه اش علی اكبر حیدری كه ارتباطی با فضای فیلم های قبلی او ندارد به سینمادوستان توصیه می شود اگرچه مخاطب عادی نیز دو ساعت حس خوشایند را در این فضای آكنده از تلخی سپری می كند.

در دومین سانس از روز آخر جشنواره فیلم سینمایی "خورشید" تازه ترین اثر مجید مجیدی به نمایش درآمد. فیلمی كه رفت و آمد پر حرف و حدیثی به جشنواره سی و هشتم داشت اما در نهایت به جشنواره رسید و از نخستین روزهای پخش در سینماهای مختلف زمزمه های خوبی پیرامون آن شنیده می شد و اغلب با این توصیف كه مجیدی به روزهای "بچه های آسمان" بازگشته است اگر چه برخی معتقد هستند "بچه های آسمان" از "خورشید" فیلم بهتری است. همین نقل قول ها نمایش "خورشید" را به یكی از سانس هاش شلوغ در پردیس رسانه تبدیل كرد. فیلم مجیدی یكساعت خیلی جذاب دارد اما متأسفانه در نیمه دوم فیلم چه به لحاظ ریتم و چه به لحاظ داستان افت می كند. تدوین مجدد فیلم پس از جشنواره در فرصتی مناسب و حذف سكانس های زائد كمك قابل توجهی به خورشید برای تبدیل شد به یك فیلم كم نقص خواهد نمود اما با تمام ایرادات از كارگردانی قابل توجه مجیدی، فیلمبرداری عالی هومن بهمنش و بازی خیلی خوب بازیگران به ویژه بازیگر نقش اول فیلم نمی توان گذشت.

در سانس آخر بخش سودای سیمرغ در پردیس رسانه فیلم سینمایی "پسركشی" به كارگردانی محمدهادی كریمی به نمایش درآمد. فیلمی كه پس از ایجاد حرف و حدیث هایی مبنی بر نرسیدن "خورشید" وارد بخش سودای سیمرغ شد و چندان مورد استقبال و رضایت واقع نشد. هادی كریمی به عنوان كارگردانی با سابقه طولانی فیلمنامه نویسی یكی از غیرسینمایی ترین و متوسط ترین فیلمنامه هایش را برای ساخت انتخاب كرده بود. فیلمنامه ای كه احتمالاً برای تولید یك سریال به مراتب مناسب تر بود. فیلم به لحاظ كارگردانی و اجرا هم حائز ویژگی سینمایی قابل توجهی كه قابلیت رقابت با آثار شاخص این دوره از جشنواره را داشته باشد، نبود.

به این ترتیب واپسین روز جشنواره سی و هشتم با حسن ختام بارش برف سنگین در تهران، در بخش سودای سیمرغ به كار خود خاتمه داد.