سینمای نو > سرویس سینما
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی " سینمای نو " و به نقل از ستاد اطلاع رسانی جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان ، این مدرس که معلم نقاشی مقطع ابتدایی هم هست از مختصات یک فیلم کودک گفت: فیلم کودک چیست؟ جواب این سوال به زمانی بازمیگردد که کودکان بازیگر شدند؛ با شروع سینما در اواخر قرن نوزده کودکان هم در فیلمهای سینمایی و هم انیمیشن ایفای نقش کردند. قدیمی ترین آنها فیلمهای برادران لومیر است. در دهه ۲۰ میلادی، جکی کوگن، در کنار چاپلین ایفای نقش کرد و جکی بعد از این فیلم بازیگر کودک معروفی شد. همزمان در همان دهه کودکان در فیلمهای کوتاه کمدی به شهرت قابل ملاحظهای رسیدند. این فیلمها به خوبی به ما نشان میدهند که فیلم کودک فقط به معنای حضور کودک نیست بلکه فیلم کودک به معنای تجمیع حضور کودک و ادبیات در ساحت درام است. نیاز به بیان نیست که حضور کودک در فیلم کودک صرفا برای نشان دادن معصومیت کودکان نیست.
این مدرس توضیح داد: کودکان از همان ابتدای ظهور سینما در فیلمها حضور داشتهاند. حتی فیلمهایی را هم خود کودکان کارگردانی کردهاند اما هر فیلمی که کودکان درآن بازی میکنند، فیلم کودک نام نمیگیرد. در دهههای اخیر، علاقه زیادی برای مطالعه مسائل مربوط به کودکان در رسانهها به وجود آمده است و دوران کودکی شامل عنصری ساختاری و مهم در جامعه ما است. سینما، همانند دوران کودکی، میتواند به عنوان نهادی در فرهنگ مدرن در نظر گرفته شود که تصویر کودک در آن استفاده میشود و ساختارهای اجتماعی دوران کودکی را بازنمایی میکند.
او عنوان کرد: در قرن بیستم، کودک بسیار مورد توجه قرار گرفت، دربارهاش نوشتند و حتی به نوعی در پویانمایی هم کودکان را نابغه به تصویر کشیدند و اینها اولین برخوردهای کودکان و سینما بودند. در اوایل دهه ۹۰ پیکر و اندامواره کودک و نوزاد به عنوان زندگی کودک به سرعت در تصویرهای متحرک تکثیر شدند و به عنوان اولین ژانر و حتی ژانر فیلمهای ویکتوریایی با محوریت زندگی کودک به تصویر کشیده شدند که اینها اولین همکاریهای سینمایی برای به تصویر کشیدن دوران کودکی یک کودک و مدل فکرش در سطوح متفاوت و مختلف بودند.
این مدرس ادامه داد: در رویاروییهای اولیه کودکان با سینما، کودکانی تصویر شدند که احتیاج به مراقبت داشتند و بسیار معصوم و نابالغ بودند که بسیاری از این شخصیتپردازیها پیشفرضهای موجود در ذهن بالغان و بزرگترها در مورد دوران کودکی و حال و هوای کودکان بود نه واقعیت این دوران. در سینما دوران کودکی معمولن به عنوان یک کودک در حال بالغ شدن که نگاه به آینده دارد، به تصویر کشیده میشود. این فرایند باعث میشود که بزرگسالان بتوانند بر کودکان اعمال قدرت و نفوذ کنند و طبیعی بودگی کودک را خود تعیین کنند. در نتیجه کودکانی که در این ادراک هنجاری قرار نمیگیرند، درمقابل نسخه نویسی بزرگسالان قرار گرفته و اتوماتیک الهی و ربانی خوانده میشوند.
این مدرس اظهار داشت: راه پیشروی بزرگسالان و کودکان، دو راه کاملأ متفاوت به نظر میرسد که هیچ نقطه مشترکی بایک دیگر ندارند. انگارههای ایجاد شده توسط بزرگسالان از دوران کودکی، کاملاً یک انحصاری را در دستان بزرگسالان قرار داده است تا بتوانند آنچه که خود تمایل دارند درباره دوران کودکی به نمایش بگذارند. بزرگسالان قدرتمند رفتارهایی را برای کودکان ترسیم و تعیین کردهاند و در تلاش هستند تا به همه بقبولانند که فقط این رفتارها برای کودکان، بر طبق رشد و سنشان، مناسب است.
او توضیح داد: پیکرکودک و دوران کودکی او گویی در معرض بازجویی بزرگسال در مورد مسائل مختلف مانند معصومیت و ... قرار دارد اما معصومیت کودک همانند یک فانتزی در مقابل کودک ظهور میکند و آنها دائماً باید از این معصومیت مراقبت کنند. این گفتمانها در همه جا و در همه جوامع مفروض وجود دارد، و سینما هم عضوی از آن است. مفهوم نظم نسلها نشان میدهد که دیگری یا دیگربودگیِ کودکان قسمتی از نظم اجتماعی است و بین بزرگسالی و کودکی، کودک میان دو هویت در رفت وآمد است.
اخیراً با شروع قرن ۲۱ ام، میزان ظهور کودک و سینمای کودک در زمینههای مختلف افزایش یافته است. این افزایش منعکس کننده قدرت میان کودکان و بزرگسالان است. مسائل مربوط به کودکان مانند جنسیت، حقوق انسانی و اجتماعی، هوش، مقبولیت و... مورد چالش و بازنمایی در سینما قرار میگیرند. بنابراین سینما میتواند وسیلهای برای بیان نزدیکی و مجاورت اجتماعی کودکان و نوجوانان و نقش فعال آنها در جامعه و ابزاری برای به چالش کشیدن و تخریب ساختارهای از پیش مفروضِ درخصوص معنای کودک و نوجوان باشد.
او در ادامه با اشاره به ویژگیهای سینمای نوجوان گفت: سینمای نوجوانی مرجع مهمی برای بررسی بسیاری از مسائل حوزه نوجوانان است. کودکان و نوجوانان گروههای بسیار مهمی در زندگی اجتماعی ما هستند، زیرا بر عکس بزرگسالان، آنها زندگی را هم میبینند و هم تجربه میکنند و راههای یادگیری آنها از زندگی بسیار است. جالب است که گاهاً بزرگسالان از آنچه که نوجوانان و کودکان انجام میدهند، متعجب میشوند و این به این معناست که میتوان از گروه نوجوانان و کودکان چیزهای زیادی آموخت.